آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

نابغه کوچولوی من

سلام پسر گلم آرمان جان من هر روز با تو دنیای شیرین تری رو از قبل تجربه میکنم زندگی با وجود شما شیرینه مثل عسل واقعا خدا رو به خاطر داشتنت شکر میکنم عزیز دلم دیروز داشتم با بابا جون شوخی میکردم بعد بهش گفتم شما به من دو و پونصد بده تا من فلان چیزو بخرم بابا هم با شوخی شوخی داشت جواب میداد و میخندیدیم که یک دفعه دیدم شما رفتی تو اتاق و اومدی گفتی بیا مامان من خودم پول دارم و بهم دو هزار و پونصد تومن دادی الهی فدات بشم که اینقدر مهربونی و با معرفتی وقتی این کار رو کردی واقعا از ته قلبم احساس خوشبختی کردم واسه داشتنت و اینکه اینقدر هوای مامانتو داری الهی من فدات بشم پسر گلم اینکه پول ها رو میشناسی عالیه خیلی خوشحالم که باهوش و زرنگی مث...
30 تير 1396

پایان تیر ماه نود و شش

سلام آرمان قشنگم ما دوباره برگشتیم به ایلام البته با این قول که دوباره تو مرداد ماه بریم مشهد شما رضایت دادی که بیای ایلام آخه اونجا که بودی میگفتی ما باید وان هاندرد خخخ 100 تا بخوابیم تا دوباره برگردیم ایلام خلاصه که بیست روز پیش مامان شهناز بودیم و این سری به خاطر آقا سپهر خونه مامان شهناز به نسبت قبل حال و هوای دیگه ای داشت اینم سپهر کوچولوی خندون ما [img:photos/file_7424.jpg] عاااااشقتم فدای اون لپات بشم من خاله جون اینم وقتی شما قهر میکنی الهی من فدای قهر کردنت و نازت بشم گلم شما و مثل همیشه پارک ملت اینم شما و طاها جان همسایه مامان شهناز این تنها دوست شما تو مشهده...
23 تير 1396

تیر ماه دوست داشتنی

سلام دوباره به آرمانی قشنگم امروز چهاردم تیر ماه نود و شش هست و ما همچنان مشهدیم عزیز دلم روزای خیلی خوبی رو داریم میگذرونیم فقط جای بابا جون اینجا خالیه و همین ما رو اذیت میکنه عزیزدلم این روزا خونه مامان شهناز مثل همیشه شلوغ و پلوغه خدا رو شکر به خاطر آقا سپهر خیلی ها دیدن سپهر میان و شما از این وضعیت خیلی هم خوشحالی ولی مثل هر سری دیگه کمتر وقت میشه ببرمت پارک و تفریح اما وجود سپهر گلم خودش به همه اینا میارزه هر بار که وبلاگت رو آپ میکنم خیلی ذوق میکنم که دیگه میشه از طریق تلگرام آپ کرد و کلی نی نی وبلاگو دعا میکنم راستی دایی جون هم چند روزه رفته همدان و...
14 تير 1396

آرمان و نازنین ❤

سلام پسر قشنگم امروز نهم تیر ماه نود و شش هست و من و شما مشهد هستیم تو این روزا که تعطیلات عید فطر هم بود خاله معصومه اینا هم اینجا بودن و شما این چند روز حسابی با نازنین زهرا بازی کردی نازنین زهرا خیلی دوستداشتنیه و البته بگم که خیلی هم شیطنت های شیرین دخترونه داره و همین باعث شده که تو دل همه ما جا باز کنه این چند روز خیلی بهت خوش گذشت در کنار نازنین ولی متاسفانه نشد عکس های خیلی خوبی ازتون بگیرم امشب دوستای قدیمیمون اومده بودن دیدن آقا سپهر که این عکسها هم مربوط به اوناست گلم و این هم یه سری عکس اختصاصی از سپهر گلم راستی از حرف ...
10 تير 1396

خاله ی مهربون

سلام عشق قشنگم همون جور که دیروز واست نوشتم گلم الان مشهدیم پیش خاله ملیحه جون و خاله مهدیه جون دایی نازنینت و مامان شهناز دوستداشتنی عزیز دلم این روزا که سپهر هم اومده تو خونواده یه کمی سرمون شلوغ شده با این حال همه سعی میکنن باز هم حواسشون به شما باشه مخصوصا خاله ملیحه که همچنان حواسش به شماست عزیز دلم و به خاطر اینکه شما حوصلتون سر نره حتی با زبون روزه تو این هوای گرم شما رو میبره پارک تا بهتون خوش بگذره نازنینم یه سری عکس از قبل تو گوشیم بود که واست نگذاشته بودم تو وبلاگت گفتم واست بزارم عزیزم عکس مربوط به شهریور نود و پنج هست کنار جاده ملایر به ایلام این عکس رو خیلی وقت پیش تو وبلاگت گذاشته بودم و تو یه پیج مربوط ...
3 تير 1396

فرشته ای به نام سپهر

سلام دوباره به پسر گلم آرمان جان الان که دارم واست مطلب مینویسم یکی دو روزی میشه که اومدیم مشهد پیش خاله ملیحه جون و مامان شهناز جون عزیز دلم این سری با سری های قبل یه فرق بزرگ داشت و اون هم اضافه شدن یه فرشته کوچولوی دیگه به خونوادمون بود وقتی اومدیم مشهد آقا سپهر گلم هفت روز بود که اومده بود به دنیا یعنی سپهر کوچولوی ما بیست و چهارم خرداد ماه نود و شش به دنیا اومدش واقعا مثل زمانی که شما دنیا اومدی همه خونواده خوشحال و شاد هستن و واقعا اومدن این فرشته کوچولو به خونواده باعث شادی دوباره شده و اما از شما بگم که واکنش شما همون جور که حدس میزدم خوشحالی بود ولی یه کمی تصوراتت از یه نی نی جدید با اون چیزی که سپهر گلم بود م...
3 تير 1396
1